کد مطلب:321199 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:202

غیبت کبری
گفتیم بعد از سال 329 كه زمان غیبت صغری یا كوچك بود غیبت كبری شروع می شود تا حال اما در توقیح یا نامه
آخری امام زمان معلوم می گردد كه افرادی هستند كه مردم را در غیاب صاحب الزمان هدایت كنند حلال كدام است حرام كدام است متاسفانه در جامعه ما مردم حالا در این فكر نیستند و مال مردم و ناموس دیگران را بر خود حلال می دانند حتی در فروختن اشیاء كم فروشی می كنند.

امام صادق علیه السلام نیز اشاره به توقیع و نامه حضرت نموده می فرمایند علماء و مجتهدین را احترام گذاشته مسائل را از آنان بپرسید البته علمای دین و روحانیون را می فرمایند. البته از ایشان دستوراتی می رسد به آنها و گاهی به افراد غیر معمم هم كه نیت پاك دارند چنان الهامات می شود و دستوراتی می رسد كه تعیین كننده اخلاقیات است كه چگونه خود را آماده كنند جهت ظهور حضرت و اگر آلودگیهای این جهان را از خود دور كنند لایق حضور حضرت می شوند لایق چشمه خورشید درخشان می شوند.

در بحارالانوار مجلسی از قول چند نفر و از آن پس از اسحق عمار روایت می كند كه از حضرت صادق علیه السلام كه
غیبت حضرت قائم علیه السلام ما شنیده است كه از غیبت اول فقط خاصان از غیبت او خبر دارند و در غیبت بزرگ پس از عبدالكریم و ابی بكر و سپس زواره روایت شده كه در غیبت دوم طبق روایت حضرت صادق علیه السلام آن حضرت اكثرا در مكه است و به زیارت همه ساله می آید اما اشخاصی كه اشاره شده در احادیث ایشان را دیده اند در همان مكه بیشتر بوده است.

از مردی حكایت شده در بحارالانوار مجلسی كه از قافله دور مانده بود ناگهان در حالت تشنگی شدید جوانی را دید كه به او قول داد كه به قافله اش برساند با مشك آب سیرابش نمود بعد از آن اهل قافله تعجب كردند كه فكر می كردند تا حال او مرده است بعدها شایع كرده بودند كه طی الارض دارد...

طی الارض یعنی در مدت كوتاهی فاصله زیادی را می پیماید. حضرت پس از رساندن او به قافله غایب شد. پس از اینكه از زیادی ضعف و لاغری پایش یارای حركت نداشت پس از رفتن او را در جائی گذاشتند و رفتند كه ناگهان حضرت به نظرش آمد و نجاتش داد و تعجب كردند از اینكه حركت می كند حال
معلوم می شود كه همان حضرت حجت صلی الله بوده است.